در حالی که عصا زنان، کوچه پس کوچه‌های آخر عمر را طی می‌کرد چشم کم سویش به نوه‌اش افتاد که در مقابل آینه ایستاده است و مشغول آرایش کردن است.

خواست بگوید دخترم عمر جوانی خیلی کوتاه است، که دخترک نگاهی به مادر بزرگ انداخت و گفت: «مامان‌بزرگ حال و حوصله نصیحت شنیدن ندارم.»

اما ای کاش دخترک می‌گذاشت مادر‌بزرگش برای او حرف بزند و بگوید که دنیا سریعتر از آنچه که فکر می‌کنی می‌گذرد و چین و چروک سریعترین هدیه گذر عمر است، و حساب و کتاب الهی خطرناک‌ترین مرحله زندگی انسان است.

و ای کاش می‌توانست به او بگوید که علی علیه‎السلام فرمود: «از تباه ساختن عمرها در راه آنچه برایتان باقی نمی‌ماند بپرهیزید.»[۱]

ولی افسوس که ما انسان‌ها از تجربه دیگران درس نمی‌گیریم و فراموش می‌کنیم در کلاس عمر هر کس را یک بار می‌نشانند و درس می‌دهند و امتحان می‌گیرند.

آرایش دختران

---------------------

پی‌نوشت:

[۱]غررالحکم،حدیث ۲۶۱۸